مطلب

خطی کشید روی تمام سوال ها
تعریف ها ، معادله ها ، احتمال ها
خطی کشید روی تساوی عقل و عشق
خطی دگر به قائده ها و مثال ها
خطی دگر کشید به قانون خویشتن
قانون لحظه ها و زمان ها و سال ها
از خود کشید دست و بر خود نیز خطی کشید
خطی به روی دفتر خط ها و خال ها
خط ها به هم رسید و به یک جمله ختم شد
با عشق ممکن است تمام محال ها

۳۱ فروردين ۹۴ ، ۲۰:۳۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Amirhosein jafari

مطلب

مـن مـیخواهم بـا مـن پـیر شـوی
نـه سیـر،
و مـن مـیـخواهـم در کـنار تـــــــــــو پـیر شـوم،
چـون بـا تـو پـیر شـدن هـم زیــبـاســــــــت ...
اگـر دستـانـم بـلرزد،
چـشمانم کـم سـو شـود،
و صـورتـم پـر ازچـین و چـروک
چـون تـو را در کـنارم دارم،
دلـم جـوان است و پـر از شـور عـــــشــــــق ...

۳۱ فروردين ۹۴ ، ۲۰:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Amirhosein jafari

مطلب

تلخی یه کابوس....
کابوسی از نبودن تو...
تلخ تر از تلخ...
فقط یک لحظه ست,تا که دستم را بگیری فراموش میشود...
این معجزه ی حضور توست .

دوستت دارم آقای من.

۳۱ فروردين ۹۴ ، ۲۰:۲۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Amirhosein jafari

مطب

علاوه بر اون قانون ک میگه وقتی دیس پلو رو از سفره ور میداری دیگه جا نیس بزاری سر جاش
یه قانون دیگه هس ک میگه اگه لباستو از چوب لباسی کمدت ور داشتی حتی اگه یه دقه دیگه بیای اون چوب لباسی تو کمد مفقود الاثر شده

۳۱ فروردين ۹۴ ، ۱۹:۳۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Amirhosein jafari

مطلب

میخواهمتـــــــــــــــ...

ولی...

دوری...

خیلی خیلی دور

دستم به دستانت نمیرسد...

۳۱ فروردين ۹۴ ، ۱۹:۳۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Amirhosein jafari

مطلب

حکایت من مثل حکایت کسی بود

که عاشق دریا بود

امـــــــــا قایقی نداشت...

دلباخته سفر بود اما

همســـــــــــفر نداشت...

حکایت کسی بود که

زجر کشید اما

ضجــــــــــه نزد...

زخم داشت اما ننالیـــــــــــد...

گریه کرد اما اشک

نریخــــــــت...


۳۱ فروردين ۹۴ ، ۱۹:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Amirhosein jafari

مطلب

دوست داشتنــــت...

بوی باران می دهد

همان قدر بی مقدمه

همان قدر بی دغدغه


محبت کردنـــــــت...

گرمای خورشید می ماند

هماه قدر خالصانه

همان قدر عاشقانه


نگاه کردنـــــــت...

زلالی دریا می نگارد

همان قدر نافذانه

همان قدر سخرانه


بودنـــــــــــــــت...

حیاتی بودن نبض را برایم

                  می شمارد

همان قدر محتاجانه

همان قدر جاودانه

۳۰ فروردين ۹۴ ، ۱۳:۱۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Amirhosein jafari

مطلب

      یک روز می بوسمت...

 یک روز که باران می بارد...

   یک روز که چترمان دونفره

                          شده...

  یک روز که هم جا حسابی

                 خیس است...

  یک روز که گونه هایت گل

               انداخته است...

 آرامتر از هر چه چه تصورش

                       را کنی...

    'آهسته می بوسمت'


۳۰ فروردين ۹۴ ، ۱۲:۳۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Amirhosein jafari

مطلب

به خاطر تو خورشید را قاب می کنم

وبردیوار دلم می زنم

به خاطر تو اقیانوس ها را در فنجانی

نقره گون جای می  دهم

به خاطر تو کلماتم را به باغ های

بهشت پیوند می زنم

به خاطر تو دست هایم را آیینه

می کنم وبر طاقچه یادت می گذارم

به خاطر تو می توان از جاده های

برگ پوش وآسمان های دور دست

چشم پوشید

به خاطر تو میتوان به ستاره ها

محل  نگذاشت....

به خاطر روی زیبای تو بود،

که نگاهم به روی هیچکس

خیره نماند

به خاطر دستان پر مهر و گرم

تو بود،که دست هیچکس را در هم نفشردم

به خاطر صدای دلنشین تو بود،

که حتی صدای هزار نی

روی دلم ننشست

                    عزیزم...

من عشق را در تو،

تو را در دل،

دل را در موقع تپیدن

وتپیدن را به خاطر تو

دوست دارم


من فریاد را درسکوت،

سکوت را در شب،

شب را در بستر

وبستر را برای اندیشیدن به

             تو دوست دارم

من بهار را به خاطر شکوفه

                             هایش

زندگی را به خاطر زیبایی

                           اش

                    وزیبایی را

به خاطر تو دوست دارم....

۳۰ فروردين ۹۴ ، ۱۲:۲۷ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
Amirhosein jafari

مطلب

کسی که احساسات تو رو

بازی می گیره و تنهات

                   میذاره

چند قدم اونطرف تر زیر پای

کسی دیگه داره له می شه

شک نکن!!!

این قانـــــــــــــــــون

طبیعتــــــــــــــــــــــــــــه...

۳۰ فروردين ۹۴ ، ۱۰:۵۴ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
Amirhosein jafari